ستناخت • رامسس سوم • رامسس چهارم • رامسس پنجم • رامسس ششم • رامسس هفتم • رامسس هشتم • رامسس نهم • رامسس دهم • رامسس یازدهم
این امپراتوران خارج از مصر زندگی میکردند و وظایف تشریفاتی پادشاهی مصر را انجام نمیدادند. مناسبات اداری و دیوانسالاری محلی به سبک رومی درآمد و راه برای ترقی بومیان مصری بسته شد.[۶۸]
دادههای ژنتیکی روی نمونههای دیگر شمال آفریقا — مانند مرد تافورالت ایبرومائوری (حدود ۱۵٬۰۰۰ سال پیش) و نمونههایی از «آخرین صحرای سبز» و «نوسنگی شبانی ساوانا» — حاکی از حضور گستردهٔ یک عنصر اجدادی از (غرب) اوراسیا در این افراد است که در شمال آفریقا، صحرای آفریقا و شاخ آفریقا توزیع شده است و از طریق مهاجرتهای معکوس از خاورمیانه حدود ۲۳٬۰۰۰ سال پیش وارد منطقه شده است.
هنر مصر باستان در طول تاریخش ثابت ماند، اما سبکهای ادوار و مکانهای خاص گاهی تغییرات فرهنگی یا سیاسی را منعکس کردهاند. پس از حملهٔ هیکسوس در دورهٔ میانی دوم، نقاشیهای دیواری به سبک مینوسیها در اواریس یافت شدهاند.[۱۵۲] بارزترین نمونهٔ تغییر سبکهای هنری ناشی از انگیزههای سیاسی، به دورهٔ عمارنه بازمیگردد؛ چهرهها بهطور اساسی تغییر یافتند تا با باورهای مذهبی انقلابی آخناتون مطابقت داشته باشند.
در مصر باران کمی میبارید، بنابراین کشاورزان برای آبیاری محصولات خود به نیل متکی بودند.[۸۸] از مارس/اسفند تا مه/اردیبهشت، کشاورزان با داس محصولات خود را برداشت میکردند. سپس با خرمن کوبیده میشد تا کاه از دانه جدا شود. کلش با باد زدن از دانه جدا میشد. دانه با آسیاب آرد میشد، برای آبجو درست کردن به کار میرفت یا برای آینده ذخیره میشد.[۸۹]
استانها با سلطه بر منابع خود از نظر اقتصادی ثروتمندتر شدند — ثروتی که خود را در قبور بزرگتر و بهتری که برای مردمان تمام طبقات تجلی داده است.[۳۲] هنرمندان استانی نقوش فرهنگی را که قبلاً در انحصار خانوادهٔ سلطنتی پادشاهی کهن بود، اقتباس و با هنر محلی تلقی کردند. کاتبان نیز سبکهای ادبی تازهای بنیاد نهادند.[۳۳]
قدیمیترین معابد مصری که هنوز باقی ماندهاند، نظیر معابد جیزه، از تالارهای محصور و واحد با دالهای سقف که توسط ستونها نگه داشته میشوند، تشکیل شدهاند. در پادشاهی نوین، معماران پیشدرب، حیاط باز و تالار ستوندار محصور را به جلوی اتاقک معبد اضافه کردند، سبکی که تا دورهٔ یونانی-رومی مرسوم بود.[۱۴۳] قدیمیترین و محبوبترین نوع معماری مقبرهای در پادشاهی کهن، مصطبه نام دارد: سازهای مستطیل شکل با سقف مسطح از آجر گلی یا سنگ که روی یک آرامگاه حجرهای زیرزمینی ساخته میشود.
نگارهای آرامگاهی؛ کارگران در حال شخم زدن زمین، برداشت محصول و خرمنکوبی غلات تحت فرمان ناظر
این نبرد به بنبست رسید و سرانجام در حدود سال ۱۲۵۸ قبل از میلاد طرفین با آنچه اولین معاهدهٔ صلح ثبتشده در تاریخ است موافقت کردند.[۵۱]
[۷۳] کشور در سطح محلی به ۴۲ منطقهٔ اداری که منابع یونانی به آنها نوموس میگویند تقسیم شده بود و هر نوموس را یک نومارخس (νομάρχης) اداره میکرد. نومارخس در قبال حوزهٔ استحفاظی خود به وزیر پاسخگو بود. معابد ستون فقرات اقتصاد را تشکیل میدادند؛ آنها نه فقط نیایشگاه، بلکه مسئول جمعآوری و نگهداری ثروت پادشاهی در مجموعهای از انبارها و خزانهها بودند. این خزاین توسط ناظرانی اداره میشدند که غلات و کالاها را مجدداً برای استفاده در دولت و کشور پخش میکردند.[۷۴]
[۶۲] مصر برای مدت کوتاهی در سال ۳۴۳ پیش از میلاد به حکومت هخامنشی — که گاهی دودمان سی و یکم مصر نیز نامیده میشود — بازگشت، اما اندکی پس از آن مازاداس، ساتراپ هخامنشی، بدون درگیری مصر را در سال ۳۳۲ پیش از میلاد به اسکندر مقدونی تسلیم کرد.[۶۲]
نیروهای شمالی تبسی تحت فرمان نبهپترا منتوهوتپ دوم سرانجام حاکمان هراکلوپولیسی را حدوداً در سال ۲۰۵۵ قبل از میلاد شکست دادند و دو سرزمین را متحد کردند. آنها همچنین دورهای از رونق اقتصادی و فرهنگی را پدیدآوردند که به پادشاهی میانه معروف است.[۳۴]
معادن طلای وسیعی در نوبه وجود داشت و یکی از اولین نقشههای کشف شده، نقشهٔ یک معدن طلا در این منطقه است. وادی حمامات منبع قابل توجهی از گرانیت، سنگ خاکستری و طلا بود.[۹۹] چخماق برای ساخت ابزار استخراج میشد و تبرهای دستی سنگی چخماقی قدیمیترین شواهد سکونت در درهٔ نیل هستند. گرهکهای این مادهٔ معدنی برای ساخت تیغهها و سرپیکانهایی با سختی و دوام متوسط با دقت تراشیده میشدند و این امر حتی پس از رواج استفاده از مس نیز ادامه یافت. مصریان باستان از اولین کسانی بودند که از مواد معدنی مانند گوگرد به عنوان مواد آرایشی استفاده کردند.[۱۰۰]
[۷۳] پروندههای جدیتر شامل قتل، معاملات بزرگ زمین و غارت مقابر به کنبت کبیر ارجاع میشد که وزیر یا فرعون رئیس آن بودند. از شاکیان و متهمان انتظار میرفت خود را معرفی و سوگند یاد کنند که حقیقت را گفتهاند. در برخی موارد، دولت نقش دادستان و قاضی را به عهده میگرفت و میتوانست متهم را با ضرب و شتم شکنجه دهد تا اعتراف و نام هر گونه همدست احتمالی را بگیرد. فرقی نمیکرد اتهامات جزئی یا جدی باشد، کاتبان دادگاه شکایت، شهادت و حکم پرونده را برای آینده مستند میکردند.[۸۵]
Click Here
Click Here
Here
Details
Click Here
Here
Details